تجربیات عصر جهانیشدن نشان میدهد عدم مشارکت مردم در فرایند تصمیمگیری و تصمیمسازی، جامعه را متضرر مینماید، بههمین دلیل، جوامع بهسمت بهرهگیری بیشتر از مشارکت مردمی سوق یافته است. ازجمله راههای تحقق این مشارکت، ایجاد و بسط فعالیتهای سازمانهای محلی میباشد. عواملی نظیر تجربیات عصر جهانیشدن، پیچیدگیهای روزافزون جامعه، کاهش هزینههای مردم و دولت، منطقهایشدن امور و تسریع آنها سبب شده تا شوراهای اسلامی نقش پررنگتری را در جامعه امروز ایفا کنند. در این میان، این نوشتار با تأکید بر قانون اساسی به واکاوی نقش شوراها میپردازد. طبق قانون مزبور، این نهاد با ایفای کارکردهای مختلف، نقش مردم در مدیریت و اجرای امور را عینیت میبخشد که البته، با چالشهای فراوان درونشورایی و برون-شورایی مواجه میباشد. درکل، توجه قانونگذار به شوراها نشان میدهد که اولاً این نهاد بهلحاظ کارکرد از اهمیت بهسزایی برخوردار است و ثانیاً ظرفیتهای بالقوهای دارد که در صورت تحقق میتواند به پیشرفت منطقهای و محلی و نهایتاً توسعه ملی منجر شود. این نوشتار درصدد است تا ابعاد نظری، ویژگیها، شئون قانونی و کارکردهای این نهاد و در نهایت، چالشها و آسیب-های آن را مورد بررسی قرار دهد.